لات آمریکایی
طنز سیاسی:
لات آمریکایی
کمیسیون سه جانبه خواهی تشکیل جلسه داده بود تا برای مدیریت جهان برنامه ریزی کند. این بار قضیه کمی متفاوت بود،هرچه را که در طول دوقرن رشته بودند، انقلاب اسلامی از راه رسیده بود و همه را پنبه کرده بود.مهم ترین بحث این اجلاس پیدا کردن راهکارهایی برای حفظ آمریکا از فروپاشی قریب الوقوع بود. تلاش اعضا این بود تا دولت آمریکا به عنوان یک بنگاه اقتصادی در قلب سیاست های جدید باقی بماند و رؤسای جمهور به عنوان حافظ منافع سرمایه داران بزرگ در این جهان انفجاری انجام وظیفه نمایند. کارتر، بوش پدر، ریگان، کلینتون، بوش پسر و اوباما، هریک عهده دارمأموریتی متمایزاز یکدیگرشده بودند تا مردم و اقتصادیات همه ی کشورها و حکومت ها در خدمت نیازهای بانک ها و شرکت های چند ملیتی و امپراتوری های جدید شرکتی امپریال قرار بگیرند.کارتر و بوش پدر و اوباما و کلینتون با پنبه سر می بریدند. ریگان و بوش پسر نقش هفت تیر کش کابویی را بازی می کردند. حالا در شرایط جدید جهان، مهره ای لازم بود تا این ها را باهم ترکیب کند و به میدان سیاست بیاورد و این قدرعرضه داشته باشد تا بتواند ینگه دنیا را با هزارها تریلیون بدهی،برسرپا نگه دارد. این کار بزرگ فقط از یک لات قلدر آمریکایی برمی آمد،کسی که نقش خل و چل را بازی کند و او کسی نبود جز دونالد ترامپ پانصدمین سرمایه دار جهان.
لوطی ترامپ که قبلاً با دمکرات ها و جمهوری خواهان میانه ی خوبی نداشت، ناگهان در تبلیغات انتخاباتی، جمهوری خواه شد و بدون رای آوری مردمی و به ضرب و زورکارت الکترال به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور برگزیده شد. مردم آمریکا پیش از آنکه روحشان خبردارشود، دونالد ترامپ بر کرسی ریاست تکیه زده بود و به خانم ها شماره تلفن می داد. چنین شعبده ای فقط از دست فراماسون های قرن هیجدهم میلادی شهر لندن برمی آمد. سه جانبه خواهان، هیلاری کلینتون را کنار گذاشتند چون به شدت با حضور زنان در پست های کلیدی جهان مخالفت دارند!
ترامب که حسابی خرکیف شده بود، طبق برنامه سه جانبه خواهی، از همان روز اول زنجیر بی سوسه و دستمال بزرگ ابریشمی به دست گرفت و قداره و دشنه بر شال کمر بست و سیگار برگ به دندان گرفت و گیوه نازک هم به پا کرد و جام برنجی جلوی خود گذاشت و سر چارسوق و گردنه ی دهکده جهانی ایستاد و معرکه راه انداخت و هوار کشید و باج و خراج خواست و این گونه رجز خواند:
- آهای نفس کش! گفته باشم از همین امروز ایرانیایی که چراغ خاموش به ما آنتی حال می زنن و 6 کشور مسلمون دیگه حق ندارن پاشونو تو این محله بذارن!... افتاد؟ البته سعودی ها و کویتی ها استثنان!
- مکزیکیا و مهاجرای دیگه هم زودگورشونو گم میکنن. وقتی دارم درمرز مکزیک،دیفال می کشم! نبینم کسی این ور مرز جامونده باشه؟ خون هرکس پای خودشه! افتاد؟
- ژاپنی ها و کشورای دیگه هم برای حفظ امنیتشون می باس هزینهی سربازاو پایگاه های مارو بدن ، در عوض اجازه میدم که ژاپنی ها سلاح هستهای بسازن تا با کره شمالی کرکری بخونن.
- از متحدای خرپولمون مثل سعودی میخوام که برای نبرد با تروریست ها سرباز جور کنه و هزینه ی جنگای نیابتی ما رو بپردازه! درضمن میدان های نفتی در اختیار داعش رو هم باس که بمبارون کنه!
- همه بدونن که من هوادار بزرگ اسرائیلم، از شهرک سازی های یهودی نشین حمایت می کنم و این اجازه رو میدم تا در بازجویی از تروریست ها ، القای حس غرق شدن و یک عالمه بدتراز آن را استفاده کنن!
- از چینی های مرده شور برده هم بدم میاد، آخه این هم شد توافق؟ من این توافق نامه شراکت ترنس پسفیک رو جر میدم. لامصبا گرمایش زمین را بهونه کردن تا جلوی تولیدمارو بگیرن. اگر دستم بهشان برسد، قیمه قیمه شون میکنم؛در عوض الهی قربون روس های گلی منگولی بروم که با داعش می جنگن. من حاضرم سینه خیز تا خود روسیه بروم و صد تا زن روسی بگیرم .من از آقا پوتین میخوام که به ایران و چین بگه: اَه!
- در ضمن گفته باشم من از سوسول بازی هیچ خوشم نمی یاد و با کنترل اسحله و قداره مخالفم. معلما برای امنیت خودشون می تونن با اسلحه سرکلاس حاضر بشن و از استانداردهای آموزشی کامن کور دست بردارن.
گفتنی است دونالدترامپ که کار خودش را ابتدا از کافه و کاباره شروع کرده است، بعداز مدتی بساز و بفروش شد و هم اکنون سوژه کار کمدین ها و کارتون های فلشی و کاریکاتوریست هاست. او از اهالی دهکده جهانی می خواهد تا به تماشای فیلم های رذل های کوچک و گم شده در نیویورک و روزهای زندگی ما و همچنین وال استریت: پول هرگز نمی خوابد که گوشه هایی از زندگی اوست دیدن نمایند.